جدول جو
جدول جو

معنی پش کن - جستجوی لغت در جدول جو

پش کن
اولین شخم، کندن با فوکا
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ کَ)
قاووت. پیه
لغت نامه دهخدا
مالیدن انگشتان در موقع عیش و طرب و رقص که صدایی از آن حادث گردد بشکن
فرهنگ لغت هوشیار
پیش افتادن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیش افتاده
فرهنگ گویش مازندرانی
بالکن، عمل سم زدن گاو یا اسب به هنگام خشم و مبارزه جویی، پیش کدنن، کندن زمین و شخم زدن
فرهنگ گویش مازندرانی